Friday, February 13, 2009

گل و قلب

گل و قلب برای روز من و تو برای روز عاشقان امروز خواستم یک شاخه‌ گل برایت هدیه‌ بگیرم ولی قلبم به‌ من اجازه‌ نداد گفت قشنگترین هدیه یک بوسه لبهایم برای لبهای شیرین توست بوسه‌ برای گونه‌های سیب سرخت عزیزم می خواهم در اغوش گرم تو امروز روز عشق رو با قلبی ارام سپری کنم تا که‌ روی سینه‌ نرمت ارامشی روحی ببینم
دوستت دارم برای همیشه و همه زندگیم

Sunday, February 08, 2009

راز اشکهام

راز اشکهام اشک در چشمهایم حلقه زده است مانند میهمانی کوچک که همیشه غم غربت و دوری را در درونم کسی چه‌ می داند راز اشکهایم رو کی ماخواند چون امروز حس می کنم من در زندگی و عشق شکست خورده‌ام وقتی به‌ مخمل گیسوانت فکر می کنم که روی گونه‌هایت پخش می کردی و با نگاه عاشقانه‌ چشمهای گرسنه‌ عشق من و می بردی تا با نازهای فراوان قلب پر از
عشق و نازت مرا تسکین دهی بی ارام می گریسم و چشمهایم پر از باران اشک می شود چه‌ زود گذشت این سرنوشت زیبایی و چه‌ زود رسید برای من دوباره‌ قلب تنهایی من هرگز تو را نمی بخشم ، تو که‌ همه‌ وجودم رو ساختی و قلب ویرانم را اباد کردی پس چرا راه بیوفایی و جدایی رو در عشق پیش گرفتی مگه نمی دونی که وجود من بی نهایت محتاج قلب پاک و پر از عشق وجود توست پس نگذار این اشکهایم دوام یابد و برای همه زندگیم اشک
بریزم چون من بی بودن تو خیلی تنهام ای عزیزم