Friday, July 27, 2007

زیر چتر اسمون

زیر چتر اسمون کنار دریا به یاد تو نشسته ام به یاد تو زیر سقف اسمون به دریا می نگرم چه زیباست و چه رویایی از دور کشتی های در قلب دریا
ارامی دریا رو با موجهای بی کران به لرزه در اورده اند و موج دریا لب خشک و دریا رو هر گاه خیس می کند من هم لبهام خشکیده است به لبهای تو نیاز دارم تا خشکی لبهایم رو با اب شیرین مینوی لبهایت خیس کنید چه زیبا ست و چه دلگیر است اما باز تنهایی و موج دریا همه وجودم رو فرا گرفته است می خواهم چشمهایم را ببندم و باز کنم در یک لحظه تو رو در کنار خودم و بیابم تا قلب پریشان و تنهایم رو با
جسمی سر شار از عشق و علا قه و دوستی در اغوش تو ببینم که خستگی تنهایی و غربت رو
روی قلب و سینه تو به فراموسی بسپارم می دانم به وجود و قلب تو نیاز دارم بیشتر از هر چیز امروز حس می کنم از دیروز تنها ترم و امروز از دیروز تو رو بیشتر دوست دارم و فردا از امروز بیشتر به امید فرا رسیدن بهاری قشنگ در بهار زندگی و دوستی ما

Thursday, July 19, 2007

پرندگان زیبا

پرندگان زیبا پنجره را باز کنید نهایت عشق رو در قلب کوچک انها میتوانید بخوانید پرندگانی که بر شاخه های سبز درختان نشسته اند و سحر صبحگاهی را با اواز قشنگ رنگین تر کرده اند همه جا سکوت است و تنها اواز پرنده گان است که به گوش می رسد پرندگانی که با صدای عشق رو زی نو رو اغاز کرده اند من هم پنجره رو باز کرده ام و نوای موسیقی دل نشین قلب کوچک اما پر از راز پرنده گان رو گوش می کنم امید و ارزو و زندگی دوباره در روح انها رو می توان خواند که چه با علاقه روزی نو رو اغاز کرده اند همه جا سکوت من هم به سکوت ارامی کشیده شده ام و تنها نگاهم به پرندگان و اوای اواز اونها رو گوش می دهم چه دل نشین و چ زیبا و چه رویایی با ارزوهای پر از شیدایی به هم می گن عشق و علاقه روزهای زیبای زندگی هر روز و هر سحر در روی برگ درختان سبز به سبزی بهار زندگی با قلبی پر از شادابی و با زندگی پر از خوشی و ارامی قشنگترین اوازهای زندگی رو برام دوباره می کنند دلشان پر از امیدو ارزوی تازه است مانند بهار مانند زندگی ، مانند رویاهای قشنگ ، مانند امید به اینده ای بهتر باید قلبمان رو مانند قلب پرندگان سر شار از عشق کنیم ، تا همه زندگی بهتری و قشنگتری رو در روزی نو اغاز کنیم به زیبایی بهار زیبا و پرندگان خوش اواز زندگی که زندگی دوباره اغاز کرده اند در روزی قشنگ وپر از رویا

Sunday, July 08, 2007

شبهای بی تو

شبهای بی تو
نشسته ام و به ماه نگاه می کنم که بارن هم می بارد اروم باران اشک اسمانها چند روز است که مدام می ریزید و من هم غمگینم ،شبهای بی تو در وجودم سایه افکنده است و روح من رو به ازردگی کشیده است ، چقدر سخت است تنهایی و چقدر سخت است که اشکهایم همراه اشک اسمانها بر روی کاغذ سفید می ریزد و جوهر قلم دستم رو پر رنگتر می کند تا حرف دلم رو با حرف نوشتن به تو گوید. همیشه به خاطر تو و به یاد تو هستم که زیبایی زندگی رو در روشنایی چشمهای تو دیدم به تو نگاه کردم و روح معصومیت رو در رخسار تو یافتم که می تواند من را در زندگی همراهی کند ولی امشب حس می کنم خیلی تنهام می خواهم با اشک چشمهایم غمهای دلم رو بگویم تا تو برای یک بار هم که شده حرف دلم رو از اشک چشمهایم بخوانی ، من می خواهم حرفهای ناگفته رو با اشک بگویم تا تو قدر اشک یک غم دل رو بدانید که همیشه به تو می اندیشم و به یاد تو هستم

Wednesday, July 04, 2007

روز مادر

روز مادر مادرم به تو می نگرم
که من را در گهواره سخت زندگی
به این روز رساندی تا خوب زندگی کردن را بیاموزم
امروز که روزهای سخت بی تو بودن رو
در گهواره زندگی پر از تنهایی
و غربت سپری می کنم
حس می کنم که چقدر بی تو یی برام سخت
و دشوار است
به لحظه هایی فکرمی کنم که من را با اغوشی گرم
روی سینه خودت می گذاشتی و گوشهای من با موسیقی تپش قلب تو چقدر ارام
و در سکوت فرو می رفتم ، تا تمام وجودت رو در تپش قلب تو بخونم
که برای زنده گی کردن اروم می تپید ، تو در پستی و بلندی های زندگی ما را بزرگ کرده ای
تا راه یافتن یک زندگی رو بیاموزیم ، ولی دیگه سالهاست که از هم دوریم
سالهاست که من با اشک چشمهایم از بی تو بودن به بستر خواب می روم و بی نهایت نگرانم
که اون تپش قلب رو برای همیشه خاموش می بینم
نمی دانم ولی به ناچاری مجبوربه تحمل کردن دوری تو شدم
دوریی که دیگه هرگز این دیدار رو زنده نخواهد کرد
غمی در دل دارم ، غمی که هرگز پایان ندارد . چون دیگه قلب تو ای مادرم
زیر خاک مادر به ارامی همیشگی فرو رفته است
دیگه صدای تپش قلب تو به گوشم نمی رسد و اغوش گرم تو رو دیگه حس نخواهم کرد
ولی مادرم تو همیشه در وجود منی تو همیشه در روح من هستی و هستی خودم رو از تو دارم
مادرم هیچ اغوشی گرمتر از اغوش تو نیست و هیچ محبتی نمی تواند جای محبت تو رو برای من پر کند
تو عشق زندگی رو در اغوش گرمت به من ا موختی تا زنده هستم تو رو از یاد نخواهم برد
و بیادت هستم مادر خوب و مهربانم.