نمی دانم
این بهار پر از رویا را
با سکوت پر ازتنهایی چرا تو پر کردهای
من هر روزدر انتظار اومدن تو و صدای تپش قلب تو بودم
تا در کنار تو روحم ارامش پیدا کند
نمی دانی که چقدر به تو وابسته شدهام
ولی می دانم که هرگز نمی توانم از تو جدا شوم
که ارزوی با تو بودن در همه وجودم پر می زند
و دوستت دارم و می خواهم همیشهبا تو باشم
ولی تو چرا باز سکوت رو انتخواب کردهای
سکوتی تلخ تر از تنهایی
تلخ تر از مرگ
به معنی راه جدایی