Sunday, January 18, 2009

شب انتظارم بیایی

شب انتظارم بیایی
امشب می خواهم
چشمهایم رو برای یک لحظه هم نبندم تا تو بیایی می خواهم امشب با احساسات عاشقانه تو رو
در اغوش گرمم بگیرم نازنینم می خواهم لبخند اون خنده های لبهای شیرینت
رو با چشمهای باز ببینم که
عاشقانه برای عشق با من بودن همیشه بر لبانت نقش بسته است تو همان شکوه مهمان قلب تنهای منی
که با تمام وجودم در انتظار اومدن تو هستم شیرینی همه شیرینی های زندگیم
پس امشب تو هم بیا و این ارامش
روحی و قلبی من رو تو قلب خودت حس کن تو در خانه قلب من همیشه و همه جا و در تفکر ذهنی من هستی
برای یک لحظه هم دور نخواهی شد
پس امید همه زندگانیم امشب بیا که در انتظار اومدن تو
شب تنهایم رو سپری می کنم تو ارامش روح و قلب منی